تو بیمارستان که بودیم یه جانباز رو آوردن
موجی بود . 20 سال با این درد زندگی کرده بود
بستری که شد همسرش نشست کنارش و شروع کرد به گریه کردن
پرستار پرسید چی شده ؟
با صورتی کبود و تنی رنجور پرسید :
نمیشه خودم تو خونه مراقبش باشم ؟
پرستار گفت : باز حالش بد بشه کتکت بزنه چیکار میکنی ؟
در حالیکه چشمش به همسرش بود جواب داد :
خوب منو بزنه بهتر از اینه که خودشو بزنه
شوهرمه . عشقمه . دوسش دارم .و باز گریه کرد...
واقعا شرمنده همه ی شماییم...
مردم کرمانشاه شامگاه جمعه با پیکر شهید مدافع حرم ستار عباسی در محل گلزار شهدای این شهر و با حضور خانواده این شهید وداع کردند
منزل شهید منصور مشعلی زاده از شهدای جانباز 70 درصد ساکن دزفول
گفت : " فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!"
خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟
گفت:آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟
آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو
و مادر و برادرم رو کتک میزنه! ،
امامشکل ما این نیست!
گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟
گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده شروع میکنه دست و پاهای هممون را ماچ میکنه و معذرت خواهی میکنه.
آقا ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.
آقا جان تو رو خدا دعا کنید پدرم شهید بشه...
تا سال گذشته که مادرم زنده بود او به من غذا میداد اما از وقتی که از دنیا رفته است دیگر توانایی این را ندارم که غذا بخورم چون در سربازی به دلیل انفجار شیئی دو چشم نابینا و دو دستم از مچ قطع شد و با وجود تائید صورت سانحه توسط ارتش،بنیاد شهید این آسیب دیدگی را مورد تائید قرار نداد.
تعریف میــکرد :
همسرم توی حیــاط از روی ویلچر با صورت خورد زمیــن...
بعد که من دویــدم و از روی زمیــن بلنــدش کردم
دیــدم داره مثل ابـر بهار گریــه میکنه...
با تعجب بهش گفتم
حاجی شما توی ایـن سالهای مجروحیتت
یــه بار آخ نگفتی
چی شده؟!
گفتش نمیدونستم
زمیــن خوردن با صــورت اینـقدر درد داره ...
.
.
.
یا ابوالفضل (ع)