شهدای روستای گلیرد

شهدای روستای گلیرد

این سایت به عشق شهدای محل ساخته شده .امیدوار هستم که از این سایت خوشتون بیاد.
شهید رجبعلی برزگر
شهید عینعلی قنبریان
شهید حسین نوریان
شهید اسماعیل مشمولی
شهید عسگری اسماعیلی
شهید علی محمد هادیان

آخرین نظرات
نویسندگان

نسل سوخته...

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۲۱ ب.ظ

بسم الله...

می گفت
مانسل "غیرت روی خواهر" و "روشنفکری روی دوست دختریم"
نسل کادوی یواشکی
نسل پول ماهانه vpn
نسل شینیون زیر روسری
نسل خوابیدن با sms
نسل درددل با غریبه مجازی
نسل جمله های کوروش و دکتر
نسل ترس ازمنکرات
نسل سوخته !!!


حالا من برایش می گویم
ما نسل غیرتیم روی وطن، ناموس، دیــــن
نسل نمازشب یواشکی
نسل پول ماهانه صدقه
نسل چــادر روی روسری
نسل خوابیدن بانوای حسیـــــن(ع)
نسل درددل با بی بی
نسل جمله های آقــا و شهـــدا
نسل ترس ازشیطان
نسل شکفتن
مولا...
نمی گذارم نسلی راکه تـــو صاحبشی
نسل سوخته بنامند
نسل غربتـــ بچه شیعه

دل نوشت: ما نسل سکوتیم، نسل سوختن و دم نزدن، نسل غربت بچه شیعه ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۵:۲۱
بسیجی بی ادعا

شوخ طبعی یک رزمنده ایرانی تا لحظه آخر...!!!

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۰۴ ب.ظ


مصاحبه گر :

ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود
روی زمین افتاد و زمزمه میکرد
دوربین رو برداشتم و رفتم بالای سرش
داشت اخرین نفساشو میزد
ازش پرسیدم این لحظات اخر چه حرفی برای مردم داری
با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن.عکس روی کمپوت ها رو نکنن
گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو
با همون طنازی گفت.. آخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...


از خاطرات یک رزمنده

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۵:۰۴
بسیجی بی ادعا

ورود ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ!

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۰۰ ب.ظ

ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺭﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺧﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺁﺫﯾﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ.ﺧﻮﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﺨﺘﻠﻂ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺟﺪﺍ.
ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺮﻗﺼﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﻠﺲ ﮔﺮﻡ ﺷﻮﺩ.
ﺁﺧﺮ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ. ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻮﺩ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﺐ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺤﺮﻣﻨﺪ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﻠﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﻣﺤﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ.
ﺁﻫﺎﻥ ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ.ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﻧﯿﺴﺖ
ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﻌﺼﯿﺖ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻫﻢ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺣﺘﯽ خان دایی ﻭ.…

ﺍﻣﺎ…ﮐﺎﺵ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻤﺎﻥ نیز می آمد.ﺣﻖ ﭘﺪﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﻣﺎ…
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ؟
ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ،ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ.ﺑﻪ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺳﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﻻﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ:
ﻭﺭﻭﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ!
ﺩﻭﺭﺗﺮﻫﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻋﺮﻭﺳﯿﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﻭﻟﯽ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎﻡ.…ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺎﯾﺪ.ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ..
ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺍ خوشبختی ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ.…

ﭼﻪ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ.ﻣﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ
ﺳﻔﺮﻩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯾﻢ،ﺑﺎ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻣﯽ ﭘﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮔﻨﺎﻩ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ،ﺑﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﻋﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﮑﻨﯽ!
ﻣﺎ ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ. ﺍﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ.
ﺳﯿﺪﺍﺑﻦ ﻃﺎﻭﻭﺱ ﻣﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺍﺏ ﻣﻘﺪﺱ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ: ﺭﺑّﻨﺎ ﺷﯿﻌﺘﻨﺎ ﻣﻨّﺎ…
ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ!ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﻧﺎﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯿﻢ.…ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ.…
ﺁﻥ ﺷﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﺣﺘﯽ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﺿﯽ ﺍﺕ میگذرانیم،ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ
........

دل نوشت: کسی به فکر مهدی(عج) نیست، نبودنش عادی شده.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۱۵:۰۰
بسیجی بی ادعا

شهیدغریبی که پیکرش را هیچ کس تحویل نگرفت ...

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۷ ق.ظ

پس از باز کردن معبر مین، به سیم خاردار حلقوی رسیدند که به هیچ عنوان نمی‌شد آن را قطع کرد.
چون اگر سیم را قطع می‌کردند، سیم‌ها جمع شده و معبر منفجر می‌شد.
خبر رسید که گردان پشت سیم خاردارهای حلقوی گیر افتاده؛ از مکالمات بی‌سیم معلوم بود برادر کاوه اصرار دارند که کار زودتر شروع شود. در همین حین یک جوان به روی سیم‌های خاردار خوابید، بعد هم گفت: همه از روی من عبور کنید.
بیش از سیصد نفر از روی بدن او عبور کردند. خارهای سیم در بدن جوان فرو رفته بود، در زیر نور منوّر کاملاً مشخص بود، قطرات خون از بدن او جاری شده بود. وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند، عملیّات آغاز شد.
در همان لحظات جوان را از روی موانع بلند کردیم، همین‌طور که خون از تمام بدن او جاری بود،
دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا تحمّل ندارم، شهادت را نصیبم کن، در همان لحظه، گلوله‌ای بر چهره نورانی او نشست.»
اهل افغانستان بود، پیکرهای شهدای عملیّات والفجر 9 به شهرستان بجستان آمد؛ تمامی شهدا توسّط خانواده‌هایشان تشییع و تدفین شدند، امّا هنوز یک شهید مانده بود. کسی برای تحویل پیکر او اقدام نکرده بود. این شهید خانواده‌اش را در جنگ افغانستان از دست داده بود.
نانوا او را شناخت. مدتی در نانوایی کار می‌کرد. امام فرموده بود: «جبهه رفتن واجب کفایی است. او هم مقلّد امام بود؛ می‌گفت: اسلام مرز نمی‌شناسد، امام ولّی ماست.»
شهید رجبعلی غلامی، غربت و گمنامی خاص خودش را داشت؛ نوزده سال بیشتر نداشت. از تمام دار دنیا یک موتور داشت، آن را هم وصیت کرده بود بفروشند و به جبهه کمک کنند...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۰۰:۱۷
بسیجی بی ادعا

جانبازی که ۲۴بار در یک سال صورتش را عمل کرد

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۲ ق.ظ

روایت جانبازی که ۲۴بار در سال صورتش را عمل کرد
۲۸ سال برای دیدار با رهبرانقلاب لحظه‌شماری می‌کنم
----------------------------------

حاج رجب محمدزاده نانوای بسیجی که سال ۱۳۶۶ در منطقه حور عراق بر اثر اصابت خمپاره صورت خود را از دست داد و امروز با ۷۰ درصد جانبازی در هیاهوی شهر به فراموشی سپرده شده است تنها برای اینکه سیرت دارد اما صورت ندارد.

ساکن یکی از محلات پائین شهر مشهد است، منطقه ایثارگران، به‌راستی که نام زیبنده‌ای است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۰۰:۱۲
بسیجی بی ادعا

پرچم دست توست....

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷ ق.ظ



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۰۰:۰۷
بسیجی بی ادعا

آقای روحانی..

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ق.ظ

آقای روحانی؛
امام حسین (علیه السلام) هم اگر با یزید بیعت میکرد، «مشکل آب خوردن» اهل حرم حل میشد.
اما ؛
هیهات منا الذله


آقای رئیس جمهور؛
شمر زمانه ات را بشناس...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۴ ، ۰۰:۰۵
بسیجی بی ادعا

فاتحه خیبر....

سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۵۷ ب.ظ

میگویند نوشته ها از گفته ها معتبر ترند ...

دوازده هزار نامه ی دعوت نوشتند ،

ولی با بیش از سی هزار نیزه و شمشیر به استقبال رفتند !

آقای من ، راز بی نشانی بودن ات را اکنون میفهمم ؛

کاش نامه هایی که تمبر صداقت نداشتند هیچگاه به نشانی نمی رسیدند...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۲۳:۵۷
بسیجی بی ادعا

حجاب

سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۵۵ ب.ظ

سیاستمدار اسرائیلی:
زنان ایرانی را به خیابان ها بیاورید تا نتوانند فرزندانی تربیت کنند که داوطلبانه روی مین بروند







۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۲۳:۵۵
بسیجی بی ادعا

خدا..

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۷ ب.ظ

مرد آمده بود چیزی بگوید
سرفه امانش نداده بود
.
.
.
چه می‌توانست بگوید
وقتی تمامِ فهمِ یک شهر از جانباز
سهمیه دانشگاه است
وبعد از مرگ،شاید اسم یک کوچه...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۲۳:۰۷
بسیجی بی ادعا

کلاس تعطیل...

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۳ ب.ظ


بزرگراه همت.....................حاضر

غیرت همت....................... غایب

ورزشگاه همت....................حاضر

مردونگی همت.....................غایب

مرام همت..........................غایب

سمینار همت.......................حاضر

آقایی همت...........................غایب

صداقت همت.........................غایب

همایش همت.........................حاضر

صفای همت..........................غایب

عشق همت............................غایب

آرمان همت...........................غایب

یاران همت...........................غایب

تیپ همت ...........................حاضر

غایبان از حاضران بیشتر بود..................................................کلاس تعطیل


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۲۳:۰۳
بسیجی بی ادعا

خدایا....

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ب.ظ


جنازه پسرشونُ که آوردند
چیزی جزء دو سه کیلو استخون نبود
پدر سرشو بالا گرفت و گفت :حاج خانم غصه نخوری ها !!!
دقیقا وزن همون روزیه که خدا بهمون هدیه دادش.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۲۲:۴۸
بسیجی بی ادعا

شهدا شرمنده ایم

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ق.ظ


هر چند همچو گل همه بر باد رفته اند

هرگز گمان مدار که از یاد رفته اند

اینان نه آن گل اند که گویی در این بهار

از یاد رفته اند چو بر باد رفته اند

اینان نه آهویند که گویی دریغ و حیف

در چنگ ظالمانه صیاد رفته اند

جای دریغ نیست بر ایشان که این گروه

با عزم آهنین و دل شاد رفته اند

« استاد » گفته بود که با جان و دل به پیش

اینان بنا به گفته استاد رفته اند

سرباز آهنین نبرد نهایی اند

بقیه+ادامه مطلب


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۰۰:۱۴
بسیجی بی ادعا

تو همیشه با منی/دل نوشته مرجان ارباب بیکس

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۰۹ ق.ظ

با گریه گفتم: برمی گردی؟ لبخندی زدی و گفتی: حتما برمی گردم یا با شهادت یا با ...ولی تو غصه نخور، من و تو همیشه با هم هستیم و دوباره دست لرزان و سینه و قطعه عکسی که ترک هایی کوچک و نازک خورده بود. من و تو باز هم با هم بودیم تا آن روز که...
شناسه خبر : 18449 تاریخ انتشار :۱۳۹۴/۰۸/۰۳


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۰۰:۰۹
بسیجی بی ادعا

عکس های زیبا از حضرت آیت الله خامنه ای

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۰۲ ق.ظ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۰۰:۰۲
بسیجی بی ادعا

شهدای مدافع حرم

يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۸ ب.ظ

شهدای مدافع حرم



ما را ز خاندان کرم آفریده‌اند

یک موج، از تلاطم یَم آفریده‌اند

ما را فدائیان پسرهای فاطمه(س)

"ما را شهید میر و علَم آفریده‌اند"

ما را به اعتبار عنایات فاطمه(س)

گریه کنان حضرت غم آفریده‌اند‎

بهر بریدن سر اولاد عمر و عاص

در جان ما غرور و غژم آفریده‌اند

هر یک ز ما حریف دو صد لشکر یزید!!

(زین رو ز شیعه عده کم آفریده‌اند)

دجّال ها و حرمله ها را مهاجم و ...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۲۳:۳۸
بسیجی بی ادعا

شب شام غریبان

يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۷ ق.ظ

شب شام غریبان 94/08/02 شنبه





۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۰۰:۱۷
بسیجی بی ادعا

دسته روی زنجیرزنآن حسینی در شاه زاده حسین

شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۵۶ ب.ظ

امروز شنبه 94/08/02  روز عاشورای حسینی هیئت زنجیرزنی روستای گلیرد در امامزاده شاه زاده حسین حضور یافت و به عزاداری سالار شهیدان پرداخت.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۴ ، ۲۳:۵۶
بسیجی بی ادعا

دسته روی تاسوعای حسینی روستای میارکلا

جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۱۵ ب.ظ
دسته روی تاسوعای حسینی روستای میارکلا 1394/08/01 جمعه و

دانلود مداحی برادر یداله و مقداد ذبیحی



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۴:۱۵
بسیجی بی ادعا

دسته روی روستای واسوکلا

چهارشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۰ ب.ظ
دسته روی روستای واسوکلا تاریخ : 94/07/29 چهارشنبه عکس


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۱۸:۵۰
بسیجی بی ادعا