شهدای روستای گلیرد

شهدای روستای گلیرد

این سایت به عشق شهدای محل ساخته شده .امیدوار هستم که از این سایت خوشتون بیاد.
شهید رجبعلی برزگر
شهید عینعلی قنبریان
شهید حسین نوریان
شهید اسماعیل مشمولی
شهید عسگری اسماعیلی
شهید علی محمد هادیان

آخرین نظرات
نویسندگان

سردار شهید رجبعلی برزگر




نام پدر :عیسی

تاریخ تولد :10/6/1337

محل تولد :مازندران /جویبار

تاریخ شهادت : 5/12/1362

طول مدت حیات :25 سال

محل شهادت :دهلران


روز دهم شهریورماه سال 1337 بود. عیسی سر از پا نمی‌شناخت. با شوقی وصف‌ناشدنی فرزند را در آغوش گرفت. اذان و اقامه را در گوشش زمزمه کرد و نام فرزند را رجب‌علی نهاد. رجب‌علی روزهای کودکی را در شهرستان جویبار استان مازندران سپری کرد و در سایه‌ی تلاش بی‌وقفه‌ی پدر و مادر به مدرسه رفت و تا کلاس سوم دبیرستان تحصیل نمود.
هنوز جوان بود که قصد جهاد در مقابل دشمنان اسلام را نمود. برزگر در کسوت پاسداران انقلاب اسلامی همراه دلاوران لشکر 25 کربلا به جبهه رفت و سرانجام بعد از نبردی مردانه در تاریخ 5/12/1362 در عملیات والفجر 6 در منطقه‌ی دهلران در سن 25 سالگی آهنگ پرواز به منزلگاه عشق کرد.

فرازی از وصیت نامه شهید

ای جوانانی که هنوز حالت غرور در شما است. بیائید این بار گناه که در دوش شما سنگینی می کند را با به جا آوردن نماز از دوش تان بردارید. این گناه را که موجب عذاب تان در روز قیامت می شود را از دوش خود بردارید و راه تقوا، حق، عدالت و انصاف را پیشه خود بسازید که خداوند منان بخشنده و گناه پذیر است و توبه بندگان را می پذیرد که بازگشت همه به سوی اوست...







..................


شهیدحسین نوریان



شهید حسین نوریان واسوکلایی

نام پدر : قاسم

تاریخ تولد : 1346/04/11

تاریخ شهادت : 1364/11/22

محل تولد : جویبار








..................


شهید علی محمد هادیان
نام پدر : محمدباقر
تاریخ تولد : 1345/07/08
تاریخ شهادت : 1367/02/09
محل تولد : جویبار





..................


روحانی شهیدعینعلی قنبریان


فرزند محمد تقی، در روز پنجشنبه به تاریخ 6/2/1348 شمسی در روستای گلیرد از توابع جویبار دیده به جهان گشود.

دوره ابتدایی را در دبستان زادگاهش به اتمام رساند و سال اول راهنمایی را در روستای همجوارشان « واسوکلا» با موفقیت گذراند.

او در این ایام در مراسم برگزاری دعای کمیل و همچنین در دسته های عزاداری در ماه های محرم وصفر شرکت می نمود.

او با صدای گرم و رسای خود نوحه سرایی می کرد. حضور در این برنامه ها، موجبات تقرب به حق را در ایشان تقویت نمود تا جایی که درس کلاسیک را نیمه کاره رها کرده و با علاقه وافر وارد حوزه علمیه مصطفی خان شهرستان ساری شد.

همزمان با کسب علم و دانش، به خود سازی نیز می پرداخت و در این زمینه موفقیت چشمگیری داشت، بطوری که مورد علاقه خیلی ها از جمله استاد بزرگوارش قرار گرفت. او پس از مدتی، جهت ادامه تحصیل به شهر خون و قیام یعنی قم هجرت کرد. ایشان در کنار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها مشغول به تحصیل دانش و تهذیب نفس شد. او با این که در منزل استیجاری سکونت داشت که با مشکلاتی مثل مالی همراه بود ولی با جدیت خود و توجه حضرت معصومه (س) توانست همه مشکلات را با موفقیت پشت سر گذارند. ساده زیستی و فروتنی از خصوصیات او و از جمله برنامه های خود سازی اش، روزه گرفتن در روزهای دوشنبه و پنج شنبه و بویژه خواندن نماز شب بود. همچنین در درسهای اخلاقی نیز شرکت می کرد و غالب شبهای چهارشنبه را به مسجد جمکران می رفت. نماز صبح خود را در حرم حضرت معصومه (س) می خواند. بعد از یکسال اجاره نشینی، وارد حوزه علمیه امام حسن عسگری (ع) شد و با جدیت بیشتری درس های حوزه را می خواند. ایشان در سال 1363 بطور داوطلبانه از طرف بسیج قم به یکی از پادگانهای تهران برای فراگرفتن آموزش نظامی رفت و پس از آن به لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع) در جبهه اعزام شد و در گردان تخریب یار و یاور رزمندگان گردید. شهید بزرگوار چون ازدواج را مایه تکمیل دین خود می دانست، از این رو پیشنهاد ازدواج را از طرف خانواده اش ( والدین خود ) پذیرفت و در اوایل سال 1365 شمسی ازدواج نمود وچون ماندن در قم برایش مشکل تر شد تصمیم گرفت برای مدتی به مازندران باز گردد و این بار در حوزه علمیه سلیمان خان ساری مشغول به تحصیل شد. پس از گذشت سه ماه، با کسب اجازه از خانواده، جهت اعزام به جبهه ها راهی قم شد و از آنجا برای بار آخر به جبهه رفت. او عاشق وارسته ای بود که در روزهای آخر حیاتش، انگار می خواهد به وعده گاه الهی نز دیک شود و واقعا در عشق الهی ذوب شده بود. از رفتار و کردارش همه ی نزدیکانش دریافتند که او رفتنی است. مادرش در این باره می گوید : « او خیلی دوست داشت تا شهید شود آخرین باری که می خواست به جبهه برود، یک روز آمد پیش من و گفت: می خواهم بروم. پرسیدم : پسرم کجا می خواهی بروی ؟ گفت : می خواهم بروم یک جای خیلی خوب . حتما هم باید بروم و اصلا نمی شود که نروم.» بعد رفت و با تمام دوستان و آشنایان و فامیل ها خدا حافظی کرد. موقع رفتن به جبهه، خیلی خوشحال بود و می خندید بطوری که نمی توانم آن را وصف کنم. حالتش مثل کبوتری بود که از قفس آزاد می شود و پرواز می کند.»

سرانجام این طلبه مجاهد در شب شنبه 28/10/1365 شمسی حدود ساعت 30/9 شب در مرحله سوم عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه در جزیره بوارین به لقای الهی دست یافت. جسد مطهرش پس از تشییع با شکوه در زادگاهش به خاک سپرده شد.

گزیده ای از وصیت نامه شهید :

چند پیام از تمام شهیدان به شما دارم :

1- تقوای الهی را پیشه کنید. از حرام خدا دوری نمایید و از حلال خدا استفاده کنید و شکرگزار خدا باشید. نعمت های مادی و معنوی حق تعالی را به یاد آورید و قدر نعمتهای بی پایان او را بدانید. خدا را در همه احوال ناظر اعمال خود بدانید و در پیشگاه او معصیت نکنید و بدانید که همه مسافریم و رو به سوی او می رویم.

2- دست از یاری ابراهیم زمان، این بت شکن تاریخ، امید مستضعفان جهان حضرت امام خمینی و روحانیت آگاه و هوشیار در خط امام بر ندارید.

3- به همه جوانان سفارش می کنم که عمل به قرآن و احادیث و سخنان ائمه اطهار علیهم السلام بکنید و دعا زیاد بخوانید و به یاد عاقبت کارها و روز قیامت باشید.


























بسیجی شهیداسماعیل مشمولی
تاریخ تولد : 1322
تاریخ شهادت : 1365
محل شهادت : شلمچه



فرازی از وصیتنامه شهید: ازهمسرم و دخترانم میخواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند و حجاب خود را رعایت نموده و نماز اول وقت را فراموش نکنند










سرباز شهید سید عسکری اسماعیلی

تاریخ تولد :       1346

تاریخ شهادت:        1366

محل شهادت :        تهران


فرازی از وصیتنامه شهید: به پدرو مادر عزیزم و برادران و خواهرانم سفارش می کنم که  نماز اول وقت را بجای آورده و پشتیبان ولایت فقیه باشند









سرباز شهید عباسعلی آهنگری

تاریخ تولد :       1340

تاریخ شهادت:        1362

محل شهادت :        مازندران


فرازی از وصیتنامه شهید: به خواهرانم سفارش میکنم که حجاب را رعایت کنند و از برادرانم میخواهم که بعد از شهادت من عصای پیری پدر و مادرم باشند